امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب ف�

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب ف�

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب ف�

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب ف�

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب ف�
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب ف�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب ف�

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر

همسایه هایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر

چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر

بابا تو را می شست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر

این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر

هم اشک هم بابا عرق می ریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر

از چادری که سهمِ من شد از تو،پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر

با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر

آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر

دست از قلافِ خویش قُنفذ بر نمی داشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر

از بس برایم روضه خواندی از حسینم
چشمم به این خون گریه عادت کرد مادر

می آید آنروزی که می گویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر

بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر

بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر

عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر

حسن لطفی


تعداد بازديد : 845
چهارشنبه 05 اسفند 1394 ساعت: 10:20
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف