نگو شکارچیان تیر را به یال زدند که در شکستن سلطان میان خال زدند درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛ برای �

نگو شکارچیان تیر را به یال زدند که در شکستن سلطان میان خال زدند درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛ برای �

نگو شکارچیان تیر را به یال زدند که در شکستن سلطان میان خال زدند درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛ برای �

نگو شکارچیان تیر را به یال زدند که در شکستن سلطان میان خال زدند درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛ برای �

نگو شکارچیان تیر را به یال زدند که در شکستن سلطان میان خال زدند درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛ برای �
نگو شکارچیان تیر را به یال زدند که در شکستن سلطان میان خال زدند درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛ برای �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
نگو شکارچیان تیر را به یال زدند که در شکستن سلطان میان خال زدند درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛ برای �

نگو شکارچیان تیر را به یال زدند
که در شکستن سلطان میان خال زدند

درآسمان ظهورت پرنده های خیال؛
برای مقصد دستت چه قدر بال زدند

دوباره هفته ی ما سرگرفت از جمعه
دوباره ثانیه ها حرف از وصال زدند

هنوز فصل رسیدن نبود و منتظران
چه سنگ ها که برآن میوه های کال زدند

معاشران گره از زلف یار باز کنید»
نیامدی و به حافظ دوباره فال زدند

طلای غیبت تو مثل آفتاب شد و؛
به دور گردن هر روزمان مدال زدند

درانتظار کشیدن، برای آمدنت
خود تورا همه ی جاده ها مثال زدند

چه قدر پشت سرت حرف های بی بنیاد؛
هزار و یکصد و هشتاد و چند سال زدند

غروب جمعه و حرف ظهور، ثانیه ها؛
چه قدر سنگ بر این واژه ی زلال زدند

 

مهدی رحیمی زمستان

 

کانال تلگرام سایت حرم شاه :

https://telegram.me/harameshah2

 


تعداد بازديد : 43
یکشنبه 04 بهمن 1394 ساعت: 9:51
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف