![]()
|
وقتی به چشــــم های شما فکر میکنم
در خلقــــت عجیب خدا فکر می کنم
فرقی میان خون خدا و خدا که نیست
دارم به سیدالشـــــــــــهدا فکر میکنم
درصورت تخلف ازاین در مرانیــــم
بگـــذر ازاشتباه هــــــوای جوانیــــم
آقا بخاطـــر علـــــویان مرا ببخـــش
من هم ز نســــل شیعه ی مازندرانیم
ارباب زاده ای ز شمــا انتظار هست
از با وفا همیشـــه وفــا انتظار هست
هرکس به قدر لطف خود انفاق می کند
از محضر تو کرب وبلا انتظار هست
دیشب دلم دوباره هـــوای حرم گرفت
بغضی مرا گرفت و دوباره دلم گرفت
رنجیــــدم از بهانه دلم ازخودم گرفت
دستـــم برای عرض ارادت قلم گرفت
شاعرغزل سرود وبجایش عسل گرفت
مثل کبوتری که حـــرم را بغل گرفت
بیچــــــاره آن کبوتر ناکام قصه ها
پای زیارتش نفســش را اجل گرفت
ای یادگار زخـــم گل یاس یا حسین
پرورده ی نجابت احساس یا حسین
تکرار می شود غم اجدادی تو در
آن لحظه ی جدایی عباس یا حسین
حالا که چند قرن ز عمر زمان گذشت
تاریخ انقضــــای ستم در جهان گذشت
خون کسی که طعنه به شمشیر می زند
آن رفت این رسیده و این آمد آن گذشت
آقــــا بیان حـــــال خــرابم شنیدنی ست
حال خراب عاشــــــق بیمار دیدنی ست
این قصــه ی کلاغ به خانه نرفته نیست
اینجا کلاغ قصه به خانه رسیدنی ست
ماییم و یک حسین و هزاران هزار تب
یک ذکر یا حسین و هزاران هزار لب
شب از تلاطــــــم خــم مویت سیاه شد
یک شب به قدر قدرهزاران هزار شب
حمید محمدی
کانال تلگرام سایت حرم شاه :
https://telegram.me/harameshah2
تعداد بازديد : 85
پنجشنبه 24 دی 1394 ساعت: 11:51
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)