یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بود شد پنا�

یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بود شد پنا�

یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بود شد پنا�

یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بود شد پنا�

یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بود شد پنا�
یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بود شد پنا�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بود شد پنا�

یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند 

بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند

آن غریبی که پناه همه عالم بود 

شد پناهنده به دیوار خدا رحم کند 

و زمانیکه شکستند همه بیعت را 

کوفه شد بر سرش آوار خدا رحم کند 

هر کجا رفت فقط تیر سه شعبه میدید

گشت این بار عزادار خدا رحم کند 

همه جا حرف عمود و سر و تیر و نیزه است 

وای بر چشم علمدار خدا رحم کند 

نیمه شب دست روی دست زد و با خود گفت 

زینب و کوچه و بازار خدا رحم کند 

شاعر: رضاباقریان


تعداد بازديد : 281
جمعه 02 مرداد 1394 ساعت: 10:47
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف