ترکیب بند تخریب بقیع #بند اول# ماه و خورشید گریه کرده به تو چشم ناهید گریه کرده به تو حال آشفته، وض

ترکیب بند تخریب بقیع #بند اول# ماه و خورشید گریه کرده به تو چشم ناهید گریه کرده به تو حال آشفته، وض

ترکیب بند تخریب بقیع #بند اول# ماه و خورشید گریه کرده به تو چشم ناهید گریه کرده به تو حال آشفته، وض

ترکیب بند تخریب بقیع #بند اول# ماه و خورشید گریه کرده به تو چشم ناهید گریه کرده به تو حال آشفته، وض

ترکیب بند تخریب بقیع #بند اول# ماه و خورشید گریه کرده به تو چشم ناهید گریه کرده به تو حال آشفته، وض
ترکیب بند تخریب بقیع #بند اول# ماه و خورشید گریه کرده به تو چشم ناهید گریه کرده به تو حال آشفته، وض
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ترکیب بند تخریب بقیع #بند اول# ماه و خورشید گریه کرده به تو چشم ناهید گریه کرده به تو حال آشفته، وض

ترکیب بند تخریب بقیع

بند اول


ماه و خورشید گریه کرده به تو
چشم ناهید گریه کرده به تو

حال آشفته، وضع زارت را
هر کسی دید گریه کرده به تو

دور این قبرهای خاک آلود
هر که چرخید گریه کرده به تو

چشم هر کس که رو به رویت شد
سخت بارید گریه کرده به تو

زایری که برای کفتر ها
دانه پاشید گریه کرده به تو

سالیانی ست دل ما خون است
مثل وضعت نزار و محزون است


چشم ما تر شده برای بقیع
گوش ما پُر شد از صدای بقیع

به پریشانی ات پریشان شد
زلف آشفته در هوای بقیع

چار گنبد طلا بنا کردیم
در دل خویش ما بجای بقیع

هر چه گُل هست نذر قبر حسن
هر چه دل هست هم فدای بقیع

عالمی بر حسین گریان است
دیده ی او به کربلای بقیع

روز تخریب قبرهای حرم
روضه ی فاطمه زده به سرم


اگر امروز دل کباب شده
از غمش دیده ای پُرآب شده

از همان کوچه ی بنی هاشم
قلب شیعه پُر التهاب شده

ظلم و جور و ستم به آل علی
بین اهل مدینه باب شده

در و دیوار خانه ای یک روز
بر سر مادری خراب شده

سهم چشمان طفل ها گریه
سهم دست علی طناب شده

گله دارد ز زندگانی خود
مادری اول جوانی خود


نانجیبان خیره سر کشتند
دین فروشان بد نظر کشتند

بی خدایان (به قصد قرب خدا)
(عصمت اللّٰه) پشت در کشتند

همسری را به جرم حُبّ علی
وسط هجمه ی شرر کشتند

آیه آمد (باَی ذَنبِ قُتِل)
مادری را که با پسر کشتند

نا خَلَف نا خلیفه وقتی شد
کلّ دین را به این نظر کشتند

آن که بر زخم ما نمک پاشید
نسل سادات محسنی را چید


 

 

 

علیرضا وفایی (خیال)
 


تعداد بازديد : 97
چهارشنبه 31 تیر 1394 ساعت: 14:32
نویسنده:
نظرات(3)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط وحیده گرجی در تاریخ 1394/05/01 و 10:11 دقیقه ارسال شده است

وحیده گرجی

از من نگیری خنده هایت را علی اصغر

شیرینی دنیای من ... بابا ... علی اصغر

از لشکرم دیگر نمانده یاوری، یاری

بابا ببین تنها شدم ، تنها ، علی اصغر

داغ بنی هاشم اگرچه سخت بود اما

داغ علی انداختم از پا علی اصغر

انگشتهای کوچکت از گونه ام انگار

دارد که بر می دارد این غم را علی اصغر

بگذار دردم در دلم پنهان شود هرچند

پیری شده در چهره ام پیدا علی اصغر

خورشید چشمم! لذت شیرین دنیایم!

تاب غروبت را ندارم یا علی اصغر

می خوانم از چشمان معصوم ات که می گویی

میدان نرو تنها، نرو ، یا با علی اصغر

بی تابی و بی تابی ات آتش به جانم زد

باشد... بیا با من.. بیا بابا.. علی اصغر


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف