سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید” جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاج

سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید” جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاج

سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید” جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاج

سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید” جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاج

سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید” جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاج
سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید” جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاج
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید” جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاج

سفره ها جمع شد و چیزی به ما ها نرسید

چقدر سخت مناجات کنم با “نرسید”

 

جمعه ها از پس هم در گذرند “آقاجان”

شاید این نوکرتو مرد و به فردا نرسید

 

رد پایت جمکران ساز است و حاجت می دهد

به دم زنده کنت حضرت عیسی نرسید

 

شکوه هایم را بخواهم به خدا نامه کنم

می نویسم مختصر “بسمه تعالی” نرسید

 

این زبان کودکانه معجزه دارد ، نگاه

((پس چرا خوشکل ترین آقای دنیا نرسید؟))

 

شاعر: حسین رویت


تعداد بازديد : 133
جمعه 26 تیر 1394 ساعت: 20:21
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف