آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود گرد ملال بر همه جایش نشسته بود محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز ج�

آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود گرد ملال بر همه جایش نشسته بود محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز ج�

آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود گرد ملال بر همه جایش نشسته بود محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز ج�

آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود گرد ملال بر همه جایش نشسته بود محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز ج�

آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود گرد ملال بر همه جایش نشسته بود محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز ج�
آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود گرد ملال بر همه جایش نشسته بود محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز ج�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود گرد ملال بر همه جایش نشسته بود محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز ج�

آن شب فضای کوفه غم انگیز و بسته بود

گرد ملال بر همه جایش نشسته بود

محراب شِکوه داشت ، از آن تیغ کز جفا

فرق علی و حرمت او را شکسته بود

می‌خواست بهر دیدن زهرا رود علی

با عشق او دل از همه عالم گسسته بود

می‌رفت نزد ختم رسل در بهشت لیک

از عهد سست خلق ، دلش سخت سوخته بود

از دهر رفت حیدر و از خاطرش نرفت

داغ شهیده‌ای که از این دهر رسته بود

در کوچه دید فاطمه‌اش را کتک زدند

دستور صبر داشت اگر دست بسته بود


تعداد بازديد : 235
چهارشنبه 17 تیر 1394 ساعت: 13:56
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف