تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
هوای دلم رو گرفته غبار
رسیده به لب جون تب دار من
نمک ریخته روی زخم من و
شده لقمه ی وقت افطار من
**
شدم عازم مسجد کوفه و
درِ خونه افتاد به پای منو
دلم تا مدینه یهو پر کشید
گرفت خون جلوی چشای منو
**
همش دردمو تو خودم میخورم
که چاهم نمیفهمه این ناله رو
هنوز گریه هام نذر داغ توئه
چیکارش کنم زخم سی ساله رو
**
اگرچه گذشته ولی بد گذشت
که حالا هنوز از تو شرمندمو
از اون وقت سی ساله که میگذره
ندیده کسی دیگه لبخندمو
**
...تو رو میگرفتی ازم فاطمه
من از روی نیلی خبر داشتم
شبا توی تنهایی و غربتم
چقدر حرف با میخ در داشتم
تعداد بازديد : 101
دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت: 10:20
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط مجید آقاجانی در تاریخ 1394/05/06 و 21:55 دقیقه ارسال شده است | |||
شعر اثر اینجانب میباشد شاعر مجید آقاجانی را ثبت نمایید |