*یاد محرم* خودم را خرجِ ماتم کردم امشب که یادِ یک محرم کردم امشب دوباره خاطراتم زنده گشته همه �

*یاد محرم* خودم را خرجِ ماتم کردم امشب که یادِ یک محرم کردم امشب دوباره خاطراتم زنده گشته همه �

*یاد محرم* خودم را خرجِ ماتم کردم امشب که یادِ یک محرم کردم امشب دوباره خاطراتم زنده گشته همه �

*یاد محرم* خودم را خرجِ ماتم کردم امشب که یادِ یک محرم کردم امشب دوباره خاطراتم زنده گشته همه �

*یاد محرم* خودم را خرجِ ماتم کردم امشب که یادِ یک محرم کردم امشب دوباره خاطراتم زنده گشته همه �
*یاد محرم* خودم را خرجِ ماتم کردم امشب که یادِ یک محرم کردم امشب دوباره خاطراتم زنده گشته همه �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
*یاد محرم* خودم را خرجِ ماتم کردم امشب که یادِ یک محرم کردم امشب دوباره خاطراتم زنده گشته همه �

*یاد محرم*

خودم را خرجِ ماتم کردم امشب

که  یادِ  یک محرم کردم امشب

دوباره   خاطراتم   زنده  گشته

همه  دنیای من  ارزنده  گشته

هوای   کربلا   دارد   دل    من

فقط روضه ست حل مشکل من

لباس مشکی ام  را  تن  نمودم

میان  روضه ها  گرم  سُجودم

تجلی  شد  برایم   یک  دهه  غم

چو پیمودم به زهن خود رهه غم

شب  اول  شب  مسلم  شبِ عشق

به دلها شد به پا تاب وتب عشق

شب  دوم  شبِ  بانگ  رهایی

شده   ارباب   عالم   کربلایی

شب  سوم  شبِ  اندوه  و  گریه

شب   حاجت   گرفتن  از  رقیه

شب چهارم شب ِ حُر سپاه است

زِ لطف او شب عفو گناه است

شب  پنجم  شبِ  طفلان  زینب

به لب آمد از این غم جان زینب

شب شیشم شب سوز و محن شد

شب  قاسم  شبِ  طفل  حسن شد

شب هفتم شب ِ یک شیر خواره

برای  آب ، رباب  در  انتظاره

شب هشتم شب جان است و جانان

شب   شورِ   بیایید   ای جوانان

شب  نهم  شب  ساقی  مست  است

دگر پشت حسین از غم شکست است

شب   آخر   شب   دلواسی ها

شب  اتمام  حجت  باکسی ها

همه  عاشوریان  گرم  نمازند

چه زیبا با خدا مشغول رازند

دگر   فردا   کسی   زنده   نماند

بلا او را به خاک و خون نِشاند

دگر فردا حسین بی یار و تنهاست

غریب است و اسیر گرگ صحراست

میان  معرکه  غوغا  به  پا  شد

مثال   دشت   خون  کرببلا  شد

حسین ابن علی مجروح و زار است

سپاهی  دور او از  هر  تبار است

یه  موقع  کردنش  وارد  به  گودال

 سرش  کردن  جدا ، جسمش را پامال

نشست  قاتل  به  سینش  بی هوا  زَد

دوازده   ضربه   از   روی   قفا  زَد

به پیش مادرش رأسش بریدند

"همه از خیمه ها بیرون دویدند"

ولی  در بین  آن  آشوب  صحرا

ندیدند  جز سَر ِ  بَر  نیزه ها  را

******

خدایا روضه قلبم را جلا داد

اثر  کرد  و  برات  کربلا داد

من از این روضه ها عبرت گرفتم

حسینی   گشتم   و عزت   گرفتم

همه عشقم بُوَد این روضه خوانی

که باشد رُکن هر دین روضه خوانی

میان  سینه  عشقی  ناب  دارم

خدا را  شکر  من  ارباب  دارم

 

مجتبي دسترنج


تعداد بازديد : 47
شنبه 06 تیر 1394 ساعت: 14:21
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف