بی بی جان... وقتی برای غربتت اسباب جور است سهم تو از القاب این دنیا \"صبور\" است شام وفاتت بیست تا زائ�

بی بی جان... وقتی برای غربتت اسباب جور است سهم تو از القاب این دنیا \"صبور\" است شام وفاتت بیست تا زائ�

بی بی جان... وقتی برای غربتت اسباب جور است سهم تو از القاب این دنیا \"صبور\" است شام وفاتت بیست تا زائ�

بی بی جان... وقتی برای غربتت اسباب جور است سهم تو از القاب این دنیا \"صبور\" است شام وفاتت بیست تا زائ�

بی بی جان... وقتی برای غربتت اسباب جور است سهم تو از القاب این دنیا \"صبور\" است شام وفاتت بیست تا زائ�
بی بی جان... وقتی برای غربتت اسباب جور است سهم تو از القاب این دنیا \"صبور\" است شام وفاتت بیست تا زائ�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بی بی جان... وقتی برای غربتت اسباب جور است سهم تو از القاب این دنیا "صبور" است شام وفاتت بیست تا زائ�

بی بی جان...

وقتی برای غربتت اسباب جور است

سهم تو از القاب این دنیا "صبور" است

شام وفاتت بیست تا زائر نداری

امسال هم دور ضریحت سوت و کور است

 

محمد کاظمی نیا


تعداد بازديد : 93
دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 10:06
نویسنده:
نظرات(2)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط مرحوم سید حسن خوشزاد برگرفته از کتاب قفل شکسته اثر زنده یاد سید حسن خوشزاد در تاریخ 1394/02/14 و 10:31 دقیقه ارسال شده است

مرحوم سید حسن خوشزاد برگرفته از کتاب قفل شکسته اثر زنده یاد سید حسن خوشزاد

مرحوم سید حسن خوشزاد


با صداقت باش یار ما شوی
لاف با عاشق مزن رسوا شوی
کار ما بر سر حق پی بردن است
در سبوی معرفت می خوردن است
حرمت میخانه از مستی بود
حق می بشکستن از پستی بود
ما نه ان دردی کش ساقی کشیم
ما فقط در سایه ی ساقی خوشیم
بی رخ ساقی جهان باقی مباد
لحظه ای میخانه بی ساقی مباد
رمز و راز عشق با عاقل مگو
حرف می با مردم جاهل مگو
در بهاران صحبتی از دی مکن
جاهلان را با خبر از می مکن
ساقی ما در سقایت اولی ست
تا ابد مولای سر مستان علی ست
می که ما گوییم مستی اورد
نیستی نی نی که هستی اورد
می که ما گوییم صاف است و زلال
اینچنین می را خدا کرده حلال
می که ما گوییم لطف حق بود
لطف حق در مستی مطلق بود
می که ما گوییم عاری از ریاست
مست از این می انبیا و اولیاست
می که ما گوییم الطاف جلی است
مستی این می فقط یک یا علیست
می که ما گوییم زهرا می دهد
با تولی و تبری می دهد
می که ما گوییم صحبای ولاست
ساقی و میخانه اش در کربلاست
می که ما گوییم پر سوز و تب است
ان بلورین جام دست زینب است
می که ما گوییم برده یاد را
مست کرده سید خوشزاد را


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف