ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌�

ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌�

ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌�

ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌�

ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌�
ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌�
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌�

ﺗﺸﻨﻪ‌ﯼ ﻋﺸﻘﯿﻢ، ﺁﺭﯼ، ﺗﺸﻨﻪ ﻫﻢ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ
ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ
ﻻ‌ﻟﻪ ﺭﺍ ﺑﮕْﺬﺍﺭ ﻭ ﺑﮕْﺬﺭ، ﻻ‌ﯾﻖ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ، ﺳﺮﻭ ﻭ ﺻﻨﻮﺑﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ
ﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭﯾﺎ، ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ، ﺑﯽ‌ﻭﻓﺎﯾﯽ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺳﺘﯽ، ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ
ﻫﯿﭻ‌ﻛﺲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺎ، ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ‌ﺗﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﺭﯼ، ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ، ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﭘﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ
ﺳﺮ ﺍﮔﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ، ﺫﻛﺮ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ‌ﺍﻓﺘﺪ ﺯ ﻟﺐ
ﺑﯽ‌ﮔﻠﻮ ﻫﻢ، ﻧﺎﻡ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯿﻢ

 

کریم رجب زاده


تعداد بازديد : 119
پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 10:25
نویسنده:
نظرات(3)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط کربلایی حمید کریمی در تاریخ 1393/12/14 و 21:20 دقیقه ارسال شده است

کربلایی حمید کریمی

مهر عشق سجده ی من خاک پای فاطمه است
ذره ذره تا ر وپودم مبتلای فاطمه است
زاهد از شوق بهشت و شوق ان با من مگو
جنت فردوس ما بنگر سرای فاطمه است
تا خدا فرمانروای عالم هستی بود
عالم هستی معطر از صفای فاطمه است
قطره ی اشکش شفا از بهر هر دردی بود
اب زمزم چون عجین با گریه های فاطمه است


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف