تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
افتاده ام ز پا همه بال و پرم شکست
آیینه بودم و نفس ِآخرم شکست
من بودم و به سوی تو چشم انتظاریم!...
دیدی دلم به پای نگاه ترم شکست
دیدم به خاک و خون تن یاران خویش را
آیینه ها یکی به یکی در برم شکست
خواهر نبوده ای که ببینی بدون تو
یکباره آسمان و زمین بر سرم شکست
هر چند دیدنت نشد آخر مُقدّرم
هر چند از غمت دل نوحه گرم شکست
زینب نبوده ام که ببینم به شهر شام
در زیر سنگ و نیزه و آتش... سرم شکست
زینب نبوده ام که ببینی میانِشان
یکباره احترام من و معجرم شکست
شاعر:مسعود اکثیری
تعداد بازديد : 97
شنبه 11 بهمن 1393 ساعت: 10:12
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب