کسی که در این آستان مور شد کمش را خریدند و مشهور شد شبی بین راه سلیمان نشست همان لحظه نورٌ علی نور

کسی که در این آستان مور شد کمش را خریدند و مشهور شد شبی بین راه سلیمان نشست همان لحظه نورٌ علی نور

کسی که در این آستان مور شد کمش را خریدند و مشهور شد شبی بین راه سلیمان نشست همان لحظه نورٌ علی نور

کسی که در این آستان مور شد کمش را خریدند و مشهور شد شبی بین راه سلیمان نشست همان لحظه نورٌ علی نور

کسی که در این آستان مور شد کمش را خریدند و مشهور شد شبی بین راه سلیمان نشست همان لحظه نورٌ علی نور
کسی که در این آستان مور شد کمش را خریدند و مشهور شد شبی بین راه سلیمان نشست همان لحظه نورٌ علی نور
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
کسی که در این آستان مور شد کمش را خریدند و مشهور شد شبی بین راه سلیمان نشست همان لحظه نورٌ علی نور

کسی که در این آستان مور شد

کمش را خریدند و مشهور شد

 

شبی بین راه سلیمان نشست

همان لحظه نورٌ علی نور شد

 

دلش را به دست کریمان سپرد

گدای ز گهواره تا گور شد

 

گذر کرد از هر کجا خیر داشت

گذر کرد از هر کجا طور شد

 

سر افکنده آمد که شد سر بلند

فقیر آمد اینجا و مأجور شد

 

و من هم رسیدم درِ خانه ات

به این نیت آقا که هم جور شد

 

مرا یازده بار عاشق کنید

شد اصلا به اجبار عاشق کنید

 

پر و بال ما در هوای شماست

کریم است آن که گدای شماست

 

ندیدم که با درد درمان کنند

طبیب همه مبتلای شماست

 

همیشه سرم آبروی شماست

همیشه سرم خاک پای شماست

 

قیامت نمی ماند اصلا غریب

دل هرکسی آشنای شماست

 

به گلدسته و صحن و گنبد که نیست

بهشت خدا سامرای شماست

 

بیا روی قلبم ضریحی بساز

در این سینه صحن و سرای شماست

 

در اوصاف تو واژه ها گفته اند

چه سرّی است ابن الرضا گفته اند

 

تو اصلا رسیدی قیامت کنی

به هر روز و هر شب کرامت کنی

 

تو اصلا رسیدی که تاریخ را

از آقایی ات غرق حیرت کنی

 

درَت باب حاجات عالم شود

بخواهند از تو اجابت کنی

 

مرا منصب کارداری دهی

دل عاشقت را سفارت کنی

 

زمانش رسیده که مثل قدیم

زمین خورده ها را شفاعت کنی

 

چرا سامرای من امضا نشد ؟

نمیخواهی امروز قسمت کنی ؟

 

اگر رزق و روزی من میرسد

به یمن امام حسن میرسد

 

گداییم آقا گدای درت

فدای تو و نقش انگشترت

 

گره های ما یک به یک باز شد

توسل که کردیم بر مادرت

 

چه حاجت به حج و به حاجی شدن

که کعبه است گرم طواف سرت

 

بدون شک علامه ی دهر شد

نشست آنکه یک لحظه در محضرت

 

عبای خودت را سر ما بکش

که باشیم آقا زیر پرَت

 

بمیرم نبینم که خلوت شده

در این پادگان باز دور و برت

 

به یک گوشه چشمت مرا پاک کن

حسن جان مرا کربلا خاک کن

 

زمینیم و تا آسمان میرویم

ز لطف تو تا آسمان میرویم

 

گدای قدیمی این خانه ایم

سر سفره ی لطف تان میرویم

 

غرض دیدن روی یار است و بس

نه اینکه پِی آب و نان میرویم

 

سه شنبه سه شنبه گدا میشویم

به اذن شما جمکران میرویم

 

حسینیه برپاست در قلب ما

در این آستان روضه خوان میرویم

 

به یاد تنی که به گودال رفت

شکسته دل و نیمه جان میرویم

 

سرِ جدتان ذبح شد از قفا

امان از سر رفته بر نیزه ها

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در زیارت عاشورا 07/11/93


تعداد بازديد : 175
چهارشنبه 08 بهمن 1393 ساعت: 10:58
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف