هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قله شده بود بین آن همه برف سف

هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قله شده بود بین آن همه برف سف

هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قله شده بود بین آن همه برف سف

هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قله شده بود بین آن همه برف سف

هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قله شده بود بین آن همه برف سف
هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قله شده بود بین آن همه برف سف
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
هوا هوای زمستان و برف سنگین بود زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود شبیه قله شده بود بین آن همه برف سف
هوا هوای زمستان و برف سنگین بود
زمین به رأفت خورشید سخت مسکین بود
 
شبیه قله شده بود بین آن همه برف
سفیدی نوک آن گنبدی که زرین بود
 
سفید آمده برف و حرم سفید شده
سیاه آمده دل، آن دلی که خونین بود
 
نگاه میکند آقا به من و من اما
سرم شبیه دمای هوا چه پایین بود
 
غلط غلوط که اذن دخول را خواندم
نشست روی دلم پاسخی که تسکین بود
 
سلام خسته نباشید ،صحن کهنه کجاست؟
سوال اولم ازخادمانتان این بود
 
صدای همهمه بود و گرفتن صلوات
به پادری تو بوسه زدن چه شیرین بود
 
و ایستادم و از چشمهای من خواندی
که باز حاجتم آن آرزوی دیرین بود...
 
مرا بخوان که شب جمعه کربلا باشم
که ناله بشنوم ازمادری که غمگین بود
 
در این میانه پریدم ز خواب و دیدم که 
تمام خانه پر از عطر یاس و نسرین بود
 
پس از نماز سراغ کتابها رفتم
و این غزل همه تعبیر ابن سیرین بود...
 
محمد سرایی کرج

 


تعداد بازديد : 112
چهارشنبه 10 دی 1393 ساعت: 12:45
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف