واویلا... بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت این سرمین که دعوت ما را �

واویلا... بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت این سرمین که دعوت ما را �

واویلا... بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت این سرمین که دعوت ما را �

واویلا... بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت این سرمین که دعوت ما را �

واویلا... بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت این سرمین که دعوت ما را �
واویلا... بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت این سرمین که دعوت ما را �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
واویلا... بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت این سرمین که دعوت ما را �

واویلا...

بعد از غروب دشت نوایی غریب داشت

هر کس به سینه ناله ی امن یجیب داشت

این سرمین که دعوت ما را گزیده بود

آخر چقدر حیله و مکر و فریب داشت

سوزانده قلب زینب را دشت کربلا

سر تا سرش که بوی تنی را عجیب داشت

آنقدر روی جسم حسین راه رفته اند

تا سم اسب های همه بوی سیب داشت

 

امیر فرخنده


تعداد بازديد : 267
سه شنبه 11 آذر 1393 ساعت: 16:36
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف