تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
رفتي به روي نيزه و من پا به پاي تو
دنبال ميكنم سرت از ردپاي تو
اين سنگ ها صداي مرا در مي آورند
قرآن بخوان فداي صداي رساي تو
بالاي نيزه, طشت, تنور وخرابه ه
دارد چه سخت ميگذرد لحظه هاي تو
هركس كه ميرسد به سرت سنگ ميزند
دعوا شده سر سر از تن جداي تو
از ما بريدي و به روي نيزه رفته اي
پس حق بده چگونه نميرم براي تو
گيرم كه آمدي و نشستي به دامنم
با من بگو كه بوسه زنم بر كجاي تو؟
شاعر : محمد حسن بيات لو
تعداد بازديد : 229
دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت: 20:26
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب