تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
اشعار شب هشتم محرم – سید حمید رضا برقعی
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا
به کم قانع نبود اکبر ، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا
پسر دور از پدر میشد ، مهیّای خطر میشد
پدر هی پیرتر میشد، پسر میبُرد دلها را
در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا
پسر زخمی ، پدر افتاد ، پسر در خون ، پدر جان داد
پسر ناله ، پدر فریاد ، میان هلهله ، غوغا
پسر از زخم آکنده ، پسر هر سو پراکنده
پدر چون مرغ پرکنده ، از این صحرا به آن صحرا
که دیده اینچنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟
و خاکآلودهتر از او به غیر از چادر زهرا
سيد حميد رضا برقعي
تعداد بازديد : 175
شنبه 10 آبان 1393 ساعت: 10:01
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب