بانو.... حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است از رضایی شدن تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده فاطمه معصوم است

بانو.... حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است از رضایی شدن تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده فاطمه معصوم است

بانو.... حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است از رضایی شدن تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده فاطمه معصوم است

بانو.... حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است از رضایی شدن تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده فاطمه معصوم است

بانو.... حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است از رضایی شدن تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده فاطمه معصوم است
بانو.... حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است از رضایی شدن تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده فاطمه معصوم است
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بانو.... حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است از رضایی شدن تک تک ما معلوم است دل مسلمان شده فاطمه معصوم است

بانو....

حکم کردند که بی عشق نفس مذموم است

 شکر این سینه به عشق ازلی محکوم است

 از رضایی شدن تک تک ما معلوم است

 دل مسلمان شده فاطمه  معصوم است

 

 همگی مستی خود را زهمین خم داریم

 هرچه داریم همه  از حرم قم  داریم

 

به غبار قدم وصف  تو محشر برسد

 پای توصیف تو باید که برادر برسد

 تا که درشان تو مضمون برابر برسد

 جای آنست که یک سوره کوثر برسد

 

 لال  در محضر تو بودن ما , وصف شماست

 ورنه این شعر همان قطره کنار دریاست  

  

تورسیدی و پدر صاحب دختر شده است

 صاحب و آسیه و مریم و هاجر شده است

 از گل خنده تو دهر معطر شده است

 خواهری زینت آغوش برادر شده  است

 

تا که قنداقه تو دست برادر  افتاد

 گوییا حق به حسین بن علی زینب داد

 

  کعبه برآل علی کرده گریبان را چاک

 سایه چادر تو پهن شده در افلاک

 تو همان عرش نشینی و من افتاده به خاک

 من چگویم پدرت گفت ابوک به فداک

 

 بگذار ید بدانند تمام دنیا

 پای این درس گرفتیم مسلمانی را

 

 کرمت جلوه ای از بارش باران دارد

 سفره  ما زکرمخانه تو نان دارد

 این همان نیک سرشتی است که انسان دارد

 که ارادت به تو و شاه خراسان دارد

 

 محک عشق تو در سینه انسان کافی است

 هرکسی عشق نورزد به شما آدم نیسنت

 

 دست ازعشق محال است که ما برداریم

 عشق خاک قدمت  بود , اگر سر داریم

 از بهار نفست شهر نیاسر داریم

 عطرتو بود گلابی که به قمصر داریم

 

 از زمانی که قدمهای تو آمد این سو

 نمک سفره ایران شده قم ای بانو

 

  مینویسم به تو ای  مقصد و مقصود حیات

 مینویسم به تو از تشنه لب آب فرات

 هرکه شد مست حسین از تو گرفته است برات

 پرچم گنبد تو عرشه کشتی نجات

 

کاش  میشد که به دست تو خدایی بشویم

 تا محرم همگی کرببلایی بشویم

 

موسی علیمرادی


تعداد بازديد : 463
پنجشنبه 06 شهریور 1393 ساعت: 8:53
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف