|
از کجا آمده ام تا به کجا میبری ام
بی پر و بالم و با دست دعا میبری ام
هر شب از لطف تو هم سفره ی ابرارم من
این چه لطفی ست که با دل همه جا میبری ام
چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی
که تو با توبه ای از دل به سماء میبری ام
با وجودی که ندارم هنری می دانم
عاقبت هم تو شبیه شهدا میبری ام
آنقدر دور تو جبرئیل صفت می گردم
تا بگویید مرا زیر کساء میبری ام
منم آن سائل خوشبخت که مهمان رضاست
ای خوش آن دم که به ایوان طلا میبری ام
بار من مانده زمین ، مشتریم کیست؟ ، حسین
عنقریب است که تا خون خدا میبری ام
از نجف پای پیاده چه صفایی دارد
اربعینی که مرا کرب و بلا میبری ام
روزه آن نیست که با جرعه ای افطار شود
روزه آن است که لب تشنه مرا میبری ام
صحن بین الحرمین است همان سعی صفا
کعبه اینجاست ، صفا ، مروه ، چرا میبری ام
یا رب این خون سر و خون گلو نذر حسین
خرم آن روز که با واعطشا میبری ام
آن که زیر سُمِّ اسب تو را می خواند
گفت الحمد که راضی به قضا میبری ام
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب 12 رمضان 93
تعداد بازديد : 51
چهارشنبه 01 مرداد 1393 ساعت: 3:05
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)