|
شعر مدح امام رضا (ع)
دم نمیفهمد دمی هم بازدم را هیچوقت
مردم بیغم نمیفهمند غم را هیچوقت
چشم واکردیم محو گنبدت بودیم باز
ما نفهمیدیم این نوع از کرم را هیچوقت
حال که برداشتم سمتت قدم ای کاش که
جز به راه طوس نگذارم قدم را هیچوقت
تا نصیبت گل شود یک عمر مثل شاخهها
در گداییها نزن حرف رقم را هیچوقت
من گیاه ماه گردانم که بین صحنها
برنگردانم از این گنبد سرم را هیچوقت
مثل عاشق که نمیداند مقام وصل را
ما ندانستیم قدر این حرم را هیچوقت
یا جواد آمد به ذهن... اما به جان مادرت
پیش روی تو نخوردم این قسم را هیچوقت
جان دستان عمو عباس خود کاری بکن
جز برای تو نچرخانم قلم را هیچوقت
مهدی رحیمی
تعداد بازديد : 101
دوشنبه 30 تیر 1393 ساعت: 23:25
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
این نظر توسط وبسایت تخصصی کسب درآمد از اینترنت در تاریخ 1393/04/30 و 23:27 دقیقه ارسال شده است | |||
باد با چراغ خاموش کاری ندارد
اگر در سختی هستی , بدان که روشنی . . . ------------------ من در برخی از امتحاناتم مردود شدم اما دوستم تمام درسهایش را با موفقیت گذراند. اکنون او یک مهندس در شرکت مایکروسافت است و من فقط مالک مایکروسافت هستم ... بیل گیتس |