حضرت خدیجه (س)-وفات مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت بر امتداد نور جمالِ پیمبرت مادر سلام بر تو و بر غربت نبی بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی �

حضرت خدیجه (س)-وفات مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت بر امتداد نور جمالِ پیمبرت مادر سلام بر تو و بر غربت نبی بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی �

حضرت خدیجه (س)-وفات مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت بر امتداد نور جمالِ پیمبرت مادر سلام بر تو و بر غربت نبی بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی �

حضرت خدیجه (س)-وفات مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت بر امتداد نور جمالِ پیمبرت مادر سلام بر تو و بر غربت نبی بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی �

حضرت خدیجه (س)-وفات مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت بر امتداد نور جمالِ پیمبرت مادر سلام بر تو و بر غربت نبی بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی �
حضرت خدیجه (س)-وفات مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت بر امتداد نور جمالِ پیمبرت مادر سلام بر تو و بر غربت نبی بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی �
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت خدیجه (س)-وفات مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت بر امتداد نور جمالِ پیمبرت مادر سلام بر تو و بر غربت نبی بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی �

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

مادر سلام بر تو و زهرای اطهرت

بر امتداد نور جمالِ پیمبرت

مادر سلام بر تو و بر غربت نبی

بر غربت و غریبیِ ریحانَهُ النَبی

ای مادری كه فاطمه را نورِ دیده ای

رنج و بلا به خاطر احمد كشیده ای

از طعنه ها به شام و سحر سیر گشته ای

از غُربت نبیِّ خدا پیر گشته ای

مادر چه سخت روزِ شما می رسد به شب

مادر چه سخت جانِ شما آمده به لب

اشكت تو را میانِ غمت غرق می كند

این آخرین شبت چه قَدَر فرق می كند

از سینه شكسته خود آه می كِشی

همراهِ درد، ناله جانكاه می كِشی

درد تو دردِ بی كسیِ فاطمه شده

در كوچه ها نماندنِ تو زمزمه شده

درد تو درد كوچه و دیوار و در شده

درد تو درد فاطمه و میخِ در شده

ای مادرِ بزرگِ شهیدان كربلا

مادربزرگِ بی كفن شاه كربلا

در راه مصطفی همه هستت فروختی

یك پیروهن به جای كفن هم ندوختی

گیرم زِ طعنه های زنان بی وطن شدی

كی گفته همچو گل پسرت بی كفن شدی

دیدند قدسیان كه عبایت كفن شوَد

گفتند باید این تنِ بی جان كفن شود

مادر، خلاصه هر چه كه دور از وطن شدی

بوی بهشت آمد و آخر كفن شدی

امّا میان كرببلا یك عبا نبود

بهر عزیز فاطمه جز بوریا نبود

مادر بیا به كرببلا یك نظاره كن

قدری نظاره بر بدنِ پاره پاره كن

شمشیر و نیزه های شكسته كنار زن

اینجا تنی فتاده غریبانه بی كفن

این جسمِ قطعه قطعه شده نورِ عین توست

 (این پیكر فتاده به هامون حسین توست)

 

رضا باقریان

 


تعداد بازديد : 319
دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت: 10:20
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف