تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
مناجات با خدا
عبدآلوده منم کز چشم یار افتاده ام
بس خطا کردم ز اوج اعتبار افتاده ام
توبه هایم را گناهانم خرابش می کند
میوۀ خامم که باز از شاخسار افتاده ام
کاروانِ عشق شب های دعا در رفتن است
من ولیکن گوشه ای از رهگذار افتاده ام
از در خویشم مران، جانِ علی، جانِ حسین
دل پریشانم که دست روزگار افتاده ام
کـربلایم را بیـا امشب دگـر امضـا بـزن
خسته گردیدم ز بس زار و نزار افتاده ام
وحید دکامین
تعداد بازديد : 81
یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت: 9:43
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب