مناجات با خدا عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم م

مناجات با خدا عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم م

مناجات با خدا عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم م

مناجات با خدا عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم م

مناجات با خدا عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم م
مناجات با خدا عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم م
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
مناجات با خدا عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم م

مناجات با خدا

 

عاقبت در دلم انداخت و من بر گشتم

بغلش باز شد و سوی وطن بر گشتم

میهمانش شدم و دست مرا گرم فشرد

در نگاهش به همان عهد کهن برگشتم

من اضافات گل حیدرم و از این اصل

دور بودم که در این ماه به تن برگشتم

با من پست چنان لطف بلندش تا کرد

پیش چشم همه چون سرو چمن برگشتم

بیشتر هرچه بماند بشود می بهتر

من به این خمره پی کهنه شدن برگشتم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزیست من از نفس به من برگشتم

 

موسی علیمرادی

 


تعداد بازديد : 59
شنبه 14 تیر 1393 ساعت: 12:13
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف