پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی غریق بحر گناهم مگر نمی بینی در این جهان که دل من اسیر آن گشته بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی شکسته باده ام ا

پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی غریق بحر گناهم مگر نمی بینی در این جهان که دل من اسیر آن گشته بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی شکسته باده ام ا

پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی غریق بحر گناهم مگر نمی بینی در این جهان که دل من اسیر آن گشته بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی شکسته باده ام ا

پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی غریق بحر گناهم مگر نمی بینی در این جهان که دل من اسیر آن گشته بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی شکسته باده ام ا

پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی غریق بحر گناهم مگر نمی بینی در این جهان که دل من اسیر آن گشته بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی شکسته باده ام ا
پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی غریق بحر گناهم مگر نمی بینی در این جهان که دل من اسیر آن گشته بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی شکسته باده ام ا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی غریق بحر گناهم مگر نمی بینی در این جهان که دل من اسیر آن گشته بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی شکسته باده ام ا

پر از تب و غم و آهم مگر نمی بینی

غریق بحر گناهم مگر نمی بینی

 

در این جهان که دل من اسیر آن گشته

بدون پشت و پناهم مگر نمی بینی

 

شکسته باده ام اما دل مرا مشکن

بده به میکده راهم مگر نمی بینی

 

گمان مکن که دل شب تکبّری دارم

به عجز خویش گواهم، مگر نمی بینی

 

مگو که از چه صدایت برون نمی آید

فتاده در ته چاهم مگر نمی بینی

 

دلم ز هجر شهیدان شکسته شد یا رب

سرشک دیده گواهم مگر نمی بینی

 

بگو به مهدی زهرا که من به هر لحظه

به انتظار نگاهم مگر نمی بینی

 

جواد محمد زمانی


تعداد بازديد : 67
دوشنبه 09 تیر 1393 ساعت: 11:25
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف