هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم با هر نفس برای حَرم گریه می کنم بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم من با ن

هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم با هر نفس برای حَرم گریه می کنم بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم من با ن

هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم با هر نفس برای حَرم گریه می کنم بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم من با ن

هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم با هر نفس برای حَرم گریه می کنم بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم من با ن

هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم با هر نفس برای حَرم گریه می کنم بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم من با ن
هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم با هر نفس برای حَرم گریه می کنم بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم من با ن
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم با هر نفس برای حَرم گریه می کنم بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم من با ن

هر روز و شب به چشم تَرَم گریه می کنم

با هر نفس برای حَرم گریه می کنم

 

بر کربلایِ آلِ ابا گریه می کنم

بر شاهِ آن حدیثِ کسا گریه می کنم

 

من با نوایِ شورِ حسین گریه می کنم

بر قصّه هایِ جورِ حسین گریه می کنم

 

با قصّه هایِ اکبرشان گریه می کنم

اکبر، شبیه اصغرشان، گریه می کنم

 

بر اشتباهِ اسبِ علی گریه می کنم

برغصّه های بی پسری گریه می کنم

 

اکبر! جدا، جدا، به تنت گریه می کنم

بر هر شکافِ بر دهنت گریه می کنم

...

کم کم به خنده های سَنان گریه می کنم

شاید به گریه های زنان گریه می کنم

 

تا قتلگاهِ کربُ بلا گریه می کنم

با قتلِ شاهِ کربُ بلا گریه می کنم

 

بر استخوانِ زیر گلو گریه می کنم

زانویِ پر فشارِ عدو، گریه می کنم

 

انگشتری بهانه ی من، گریه می کنم

پیراهنش نشانه ی من، گریه می کنم

...

حالا به خیمه های حرم گریه می کنم

شاید به عقده های دلم گریه می کنم

(دیگر چرا برای خودم گریه می کنم؟!

شاید به لحظه های حرم گریه می کنم)

 

وقتی برای قتل عمو گریه می کنم _

بر ماجرایِ طفل و عدو گریه می کنم

 

بر معجری که سوخت، جدا گریه می کنم

بر گوشواره هایِ جدا گریه می کنم

 

شاید برایِ هلهله ها گریه می کنم _

وقتی به یادِ آبله ها  گریه می کنم

 

بر نیزه های رو به  فلک  گریه می کنم

بر خیزرانِ  باغِ  فدک  گریه می کنم

 

وقتی برایِ شاه، کمی گریه می کنم _

بر جایِ بوسه هایِ نبی گریه می کنم

 

عمری برای کربُ بلا گریه می کنم

با یاد شامُ تشتِ طلا گریه می کنم

 

حسین کیاء 


تعداد بازديد : 73
سه شنبه 06 خرداد 1393 ساعت: 10:26
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف