اسرا

اسرا

اسرا

اسرا

اسرا
اسرا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اسرا

اسرا در شام


فاطمه! مادر سادات! چه آمد به سرت؟

شامیان عید گرفتند به قتل پسرت

سنگ و خاکستر و دشنام و کف و زخم زبان

کوچه ‌کوچه شده مزد زحمات پدرت

بوسه از دور به پیشانی بشکسته بزن

اگر افتد به سر پاکِ حسینت نظرت

شانه بر گیسوی زینب بزن و اشک بریز

گر به دروازۀ ساعات بیفتد گذرت

دیگر از چوب و لب خشک نگویم سخنی

بیش از این نیست روا تا که بسوزد جگرت

زینب و گیسوی خونین؛ به خدا حق داری

عوض اشک اگر خون رود از چشم ترت

چون مه نیمه درخشد به کنار خورشید

سر عباس که خود هست حسین دگرت

مادر زینب! از زینب مظلومه بپرس

دخترم! در ملاء عام چه آمد به سرت؟

یا محمّد بنگر حق ذوی‌ القربی را

کشت اولاد تو را امت بیدادگرت

"میثم!" از بس سخن از سوز جگر می‌گویی

 شعر تو در نفس سوخته گشته شررت


تعداد بازديد : 209
سه شنبه 13 دی 1390 ساعت: 17:51
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف