روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رون

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رون

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رون

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رون

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رون
روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رون
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک داود های مرثیه از راه می رسند با آیه های تشنه لبی از زبور اشک یک شب به رون

روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک

خورشید غبطه می خورد اینجا به نور اشک

داود های مرثیه از راه می رسند

با آیه های تشنه لبی از زبور اشک

یک شب به رونمایی این شعرها بیا

در محفل صمیمی ما با حضور اشک

بعد از هزار سال نشد مرهمی شود

از کوچه باغ زخم تن تو عبور اشک

لَن تَبرُدَ مُصیبتُکَ فی قلوبنا

گرم است از حرارت داغت تنور اشک

در خواب نامت آمد و گفتم نگریمت

اما شدم دو مرتبه مغلوب زور اشک

راز شفای نذری ات این است مادرت

در طبخ آن به جای نمک ریخت شور اشک

آورده اند... روی شما را زمین زدند

اینجا شکست چون دل راوی غرور اشک



شاعر : میلاد حسنی


تعداد بازديد : 123
یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت: 14:35
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط احمدی در تاریخ 1392/12/19 و 0:00 دقیقه ارسال شده است

احمدی

شعر خوبی بود اما مثل شعر های قبلی نیست


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف