از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کو

از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کو

از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کو

از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کو

از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کو
از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از بس که ندارم غمِ دیدار شما را گویا که رها کرده دلم کار شما را آن روز نیاید که گناه منِ عاشق آزرده کند چشم گُهربارِ شما را نالایقم و دور ز کو

از بس که ندارم غمِ دیدار شما را

گویا که رها کرده دلم کار شما را

آن روز نیاید که گناه منِ عاشق

آزرده کند چشم گُهربارِ شما را

نالایقم و دور ز کوی تو نگشتم

نازم کرم و رأفت بسیار شما را

اُفتم ز فراق تو به دامان بلا ، گر

کز دست دَهَم سایه دیوار شما را

من نوکریت را به دو عالم نفروشم

بر کس ندهم خدمت دربار شما را

در منزلتِ گریه کنِ حُزن تو این بس

زهرا کند تکرار ، عزادار شما را

در سینه زنی ، یاکه حرم ، یاکه به روضه

از من بِسِتان جان گرفتار شما را

هر بار که گشتیم گرفتار بلایی

خواندیم فقط نام علمدار شما را

در ماه عزا توشه ای از معرفتم ده

تا آن که بپویم رَهِ دشوار شما را


شاعر :؟؟؟


تعداد بازديد : 119
سه شنبه 03 دی 1392 ساعت: 19:40
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف