تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
رسم کریم هاست غم یار میخورند
در عمر خویش غصه بسیار میخورند
راز نگفته در دلشان موج میزند
از دوست زهر و طعنه ز اغیار میخورند
زیر عبا زره به تن خویش می کنند
وقت نماز خون دل زار میخورند
حتی سپاهیان و غلامان یک کریم
نان را به نرخ درهم و دینار میخورند
پایین منبرند و علی لعن میشود
خشم مدام خویش علی وار میخورند
هرشب فقط به سجده و هر روز روزه اند
یک کاسه آب لحظه ی افطار میخورند
از همسرانشان طلب آب می کنند
اما به جاش زهر شرر بار میخورند
این زهر را نه از ستم همسرانشان
این زهر را ز کوچه و دیوار میخورند
موی حسن ز غصه ی زهرا سپید شد
رسم کریم هاست غم یار میخورند
در عمر خویش غصه بسیار میخورند
راز نگفته در دلشان موج میزند
از دوست زهر و طعنه ز اغیار میخورند
زیر عبا زره به تن خویش می کنند
وقت نماز خون دل زار میخورند
حتی سپاهیان و غلامان یک کریم
نان را به نرخ درهم و دینار میخورند
پایین منبرند و علی لعن میشود
خشم مدام خویش علی وار میخورند
هرشب فقط به سجده و هر روز روزه اند
یک کاسه آب لحظه ی افطار میخورند
از همسرانشان طلب آب می کنند
اما به جاش زهر شرر بار میخورند
این زهر را نه از ستم همسرانشان
این زهر را ز کوچه و دیوار میخورند
موی حسن ز غصه ی زهرا سپید شد
رسم کریم هاست غم یار میخورند
شاعر: سید پوریا هاشمی
تعداد بازديد : 121
پنجشنبه 21 آذر 1392 ساعت: 10:11
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب