هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر آن خنجری که بود به روی گلوی تو... انقدر که کند بود درآمد صدای شمر دیدم که بود ح

هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر آن خنجری که بود به روی گلوی تو... انقدر که کند بود درآمد صدای شمر دیدم که بود ح

هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر آن خنجری که بود به روی گلوی تو... انقدر که کند بود درآمد صدای شمر دیدم که بود ح

هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر آن خنجری که بود به روی گلوی تو... انقدر که کند بود درآمد صدای شمر دیدم که بود ح

هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر آن خنجری که بود به روی گلوی تو... انقدر که کند بود درآمد صدای شمر دیدم که بود ح
هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر آن خنجری که بود به روی گلوی تو... انقدر که کند بود درآمد صدای شمر دیدم که بود ح
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر آن خنجری که بود به روی گلوی تو... انقدر که کند بود درآمد صدای شمر دیدم که بود ح
هرگز ز یاد من نرود آن جفای شمر

بر روی پیکرت همه بودند،سوای شمر


آن خنجری که بود به روی گلوی تو...

انقدر که کند بود درآمد صدای شمر


دیدم که بود حنجر تو زیر دست شمر

دیدم که بود صورت تو زیر پای شمر


دل رحم تر بود دل بی رحم حرمله

ای کاش که حرمله آید به جای شمر


هر دفعه که سر تو ز نیزه زمین فتاد

در بین قافله شدم انگشت نمای شمر

شاعر: ياسين قاسمي


تعداد بازديد : 181
یکشنبه 10 آذر 1392 ساعت: 19:52
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف