آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته چشمان مرا کاسهء آماده نوشته تقدیر من این است گرفتار تو باشم زهرا خودش این را سر سجاده نوشته زیباتر از این

آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته چشمان مرا کاسهء آماده نوشته تقدیر من این است گرفتار تو باشم زهرا خودش این را سر سجاده نوشته زیباتر از این

آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته چشمان مرا کاسهء آماده نوشته تقدیر من این است گرفتار تو باشم زهرا خودش این را سر سجاده نوشته زیباتر از این

آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته چشمان مرا کاسهء آماده نوشته تقدیر من این است گرفتار تو باشم زهرا خودش این را سر سجاده نوشته زیباتر از این

آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته چشمان مرا کاسهء آماده نوشته تقدیر من این است گرفتار تو باشم زهرا خودش این را سر سجاده نوشته زیباتر از این
آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته چشمان مرا کاسهء آماده نوشته تقدیر من این است گرفتار تو باشم زهرا خودش این را سر سجاده نوشته زیباتر از این
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته چشمان مرا کاسهء آماده نوشته تقدیر من این است گرفتار تو باشم زهرا خودش این را سر سجاده نوشته زیباتر از این
آنکس که تو و اسم تو را باده نوشته

چشمان مرا کاسهء آماده نوشته

 

تقدیر من این است گرفتار تو باشم

زهرا خودش این را سر سجاده نوشته

 

زیباتر از این نیست که در راه تو باشم

صد شکر مرا راهی این جاده نوشته

 

ارباب کریم است ، در  این غمکده هرکس

اندازه یک درهم اگر داده نوشته

 

ما دلشدگان جملگی ارباب پرستیم

اشکال نگیرید به ایرادِ نوشته

 

در کهف وَرا من سگ اصحاب حسینم

این را خود او گوشهء قلاده نوشته

 

یک عمر از این روضه به آن روضه دویدیم

بر تارک عشاق، گدازاده نوشته

 

دختر به امید شب دیدار عمویش

هر مرتبه از ناقه که افتاده نوشته

 

شاعر: حسین قربانچه


تعداد بازديد : 205
یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت: 9:46
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف