قاسم بن الحسن(ع) به وجد آمدی و جاودانه ات کردند یگانه حجله نشین میانه ات کردند برای عقد تو دست تو را حنا بستند و عمه هات نشستند شانه ات کردند

قاسم بن الحسن(ع) به وجد آمدی و جاودانه ات کردند یگانه حجله نشین میانه ات کردند برای عقد تو دست تو را حنا بستند و عمه هات نشستند شانه ات کردند

قاسم بن الحسن(ع) به وجد آمدی و جاودانه ات کردند یگانه حجله نشین میانه ات کردند برای عقد تو دست تو را حنا بستند و عمه هات نشستند شانه ات کردند

قاسم بن الحسن(ع) به وجد آمدی و جاودانه ات کردند یگانه حجله نشین میانه ات کردند برای عقد تو دست تو را حنا بستند و عمه هات نشستند شانه ات کردند

قاسم بن الحسن(ع) به وجد آمدی و جاودانه ات کردند یگانه حجله نشین میانه ات کردند برای عقد تو دست تو را حنا بستند و عمه هات نشستند شانه ات کردند
قاسم بن الحسن(ع) به وجد آمدی و جاودانه ات کردند یگانه حجله نشین میانه ات کردند برای عقد تو دست تو را حنا بستند و عمه هات نشستند شانه ات کردند
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
قاسم بن الحسن(ع) به وجد آمدی و جاودانه ات کردند یگانه حجله نشین میانه ات کردند برای عقد تو دست تو را حنا بستند و عمه هات نشستند شانه ات کردند

قاسم بن الحسن(ع)

 

به وجد آمدی و جاودانه ات کردند

یگانه حجله نشین میانه ات کردند

برای عقد تو دست تو را حنا بستند

و عمه هات نشستند شانه ات کردند

چقدر بوسه گرفتند از قد و بالات

فرشته ها همه چون آستانه ات کردند

سرت به بستن این بند کفش بند نشد

شتاب کردی و شوق یگانه ات کردند

تمام دشت ز عمامه ی تو ترسیدند

ز بس شبیه حسن ها روانه ات کردند

ز دشت باد وزید و نقاب تو افتاد

برای سنگ زدن ها نشانه ات کردند

تو سوره بودی و تسبیح دست من بودی

هجا هجا شدی و دانه دانه ات کردند

به روی پیکر تو پای هر کسی وا شد

زره نداشتنت را بهانه ات کردند

به جرم گفتن احلی من العسل قاسم

شبیه موم عسل خانه خانه ات کردند

چقدر فاصله در بند بندت افتاده

که با عموی تو شانه به شانه ات کردند

***

 

 


تعداد بازديد : 99
شنبه 18 آبان 1392 ساعت: 14:25
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف