روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود در دل امواج حيرت زير رگبار بلا كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود

روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود در دل امواج حيرت زير رگبار بلا كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود

روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود در دل امواج حيرت زير رگبار بلا كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود

روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود در دل امواج حيرت زير رگبار بلا كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود

روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود در دل امواج حيرت زير رگبار بلا كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود
روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود در دل امواج حيرت زير رگبار بلا كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود در دل امواج حيرت زير رگبار بلا كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود

روز خونينى كه شورش در فضا افتاده بود

كوفه در وحشت زخونين ماجرا افتاده بود

در دل امواج حيرت زير رگبار بلا

كشتى بى بادبان بى ناخدا افتاده بود

ميزبانان در پناه ساحلى دور از خطر

ميهمان در بحر خون بى آشنا افتاده بود

نائب فرزند زهرا نو گل باغ عقيل

دستگير مردمى دور از وفا افتاده بود

در ميان اولين دشت مناى شاه عشق

اولين قربانى راه خدا افتاده بود

در كنار كاخ حمراء پيش چشم مرد و زن

پيكر مجروح مسلم مسلم سر جدا افتاده بود

در جدال حق و باطل آن دلير جان فدا

آنقدر ايستاده بودى تا ز پا افتاده بود

در دم آخر سرشك حسرتش بودى روان

چون بياد كاروان كربلا افتاده بود

                                                                                                           شاعر؟؟؟


تعداد بازديد : 99
شنبه 04 آبان 1392 ساعت: 9:33
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف