بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاکی تماشای رخ قرص قمر کن خورشید می سوزد از آه آتشی

بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاکی تماشای رخ قرص قمر کن خورشید می سوزد از آه آتشی

بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاکی تماشای رخ قرص قمر کن خورشید می سوزد از آه آتشی

بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاکی تماشای رخ قرص قمر کن خورشید می سوزد از آه آتشی

بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاکی تماشای رخ قرص قمر کن خورشید می سوزد از آه آتشی
بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاکی تماشای رخ قرص قمر کن خورشید می سوزد از آه آتشی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بابا بیا جان کندن من را نظر کن بابا بیا فکری به حال این پسر کن از درد صورت می کشم بر خاک حجره خاکی تماشای رخ قرص قمر کن خورشید می سوزد از آه آتشی
بابا بیا جان کندن من را نظر کن
بابا بیا فکری به حال این پسر کن
از درد صورت می کشم بر خاک حجره
خاکی تماشای رخ قرص قمر کن
خورشید می سوزد از آه آتشینم
یک چاره بهر این وجود پر شرر کن
کف می زنند این جا به جای ذکر قرآن
تو آبرو داری سر این محتضر کن
هستم جگر گوشه تو را بابا بیا زود
با آستین پاک از لبم خون جگر کن
گفتم که عطشانم ولی آبم ندادند
حدا اقل کام مرا با اشک تر کن
وقت وصیت کردنم محرم ندارم
حتما بیا و مادرم را هم خبر کن
چون مادرم هم دست و پهلویش شکسته است
خود را عصای مادر بی بال و پر کن
بالا سرم وقتی رسیدی روضه خوان شو
همراه من تا مقتل اکبر سفرکن
من می شوم اکبر ولی نه قطعه قطعه
تو نیمه جان ایفای نقش آن پدر کن

 

شاعر : مجتبی صمدی


تعداد بازديد : 295
چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت: 23:33
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف