می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت تو همان پيک مرادی که دلم می

می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت تو همان پيک مرادی که دلم می

می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت تو همان پيک مرادی که دلم می

می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت تو همان پيک مرادی که دلم می

می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت تو همان پيک مرادی که دلم می
می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت تو همان پيک مرادی که دلم می
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت تو همان پيک مرادی که دلم می

می توان رنگ تو را از گل مهتاب گرفت

 

سايه‌ات را به بلندای زمين قاب گرفت

 

تو همان پيک مرادی که دلم می گويد

 

روشني از رخ زيبای تو مهتاب گرفت

 

می توان با نظری بر شبح خاطره‌ات،

 

وعدۀ عشق تو را از سفر خواب گرفت

 

در نمازی که در آن عشق تجلی کرده است،

 

می توان از قد رعنای تو محراب گرفت

 

مي‌توان سدّ دگر ساخت ز ديوارۀ چشم

 

تلخی حادثه از دامن سيلاب گرفت

 

کاش میشد که دمی نزد من آيی روزی

 

تا که اندوه از اين قامت بی تاب گرفت

 

می توان گفت فراتر ز همه آيينی

 

با حضور تو توان جنگ ز احزاب گرفت

 

محرما! توصيه کم گوي که در شط پرآب

 

می توان پند ز بازيچۀ محراب گرفت.

 

 

 

محمد مهدی سعيدی با تخلص «محرم»


تعداد بازديد : 107
جمعه 11 مرداد 1392 ساعت: 15:27
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف