ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور

ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور

ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور

ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور

ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور
ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور

ديگر به خلوت های من يک نم نمی باری

 

در دفتر دلتنگی ام شعری نمی کاری

 

لحن سکوتت در دلم هر روز يک جور است

 

قهری؟ نه؟ دلگيری؟ نه؟ آقا! دوستم داری؟

 

من – بی تعارف- هستی ام را از شما دارم

 

آقا خلاصه مطلبی ؛ فرمايشی ؛ کاری...

 

من خوانده ام دربارتان يک خيمه ی ساده ست

 

جايی در آن دارند شاعرهای درباری؟

 
 

اما من و اين رتبه و اين منزلت ، هرگز

 

اما تو و اين بخشش و اين مرحمت ،آری

 

توفيق دادی يک غزل هم صحبتت باشم

 

از بس که گل هستی و رو دادی به هر خاری

 

 

حسن بياتانی


تعداد بازديد : 83
جمعه 11 مرداد 1392 ساعت: 14:19
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف