تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
پیشکش به محضر حضرت امیر...
چیست این حادثه ای که خبرش پیچیده؟
وقت رفتن شده حرف سفرش پیچیده
بازهم شب شد و در کوچه و پس کوچه ی شهر
عطر نان شب و شیر و شکرش پیچیده
در،چنان دست به دامن شده انگار دلش
گیرِشالی ست که دور کمرش پیچیده
همچنان شهر درآن خواب عمیقی ست که بود
همچنان صوت اذان سحرش پیچیده
آرزو کرد که ای کاش به خود می پیچید
کفنی را که به دور پدرش پیچیده
"حمیدرضا کامرانی"
تعداد بازديد : 103
سه شنبه 08 مرداد 1392 ساعت: 11:28
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب