تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
اشعار مناجات با خدا - یوسف رحیمی
من را هميشه خواندي و نشناختم تو را
از غصه ها رهاندي و نشناختم تو را
اين بندهی اسير معاصي و نفس را
از درگهت نراندي و نشناختم تو را
بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی
با من هميشه ماندي و نشناختم تو را
بر خان رحمت و کرم و استجابتت
عمري مرا نشاندي و نشناختم تو را
شب هاي جمعه تو نمک اشک و روضه را
بر جان من چشاندي و نشناختم تو را
با رأفت و بزرگي و آقائيت مرا
تا کربلا رساندي و نشناختم تو را
یوسف رحیمی
من را هميشه خواندي و نشناختم تو را
از غصه ها رهاندي و نشناختم تو را
اين بندهی اسير معاصي و نفس را
از درگهت نراندي و نشناختم تو را
بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی
با من هميشه ماندي و نشناختم تو را
بر خان رحمت و کرم و استجابتت
عمري مرا نشاندي و نشناختم تو را
شب هاي جمعه تو نمک اشک و روضه را
بر جان من چشاندي و نشناختم تو را
با رأفت و بزرگي و آقائيت مرا
تا کربلا رساندي و نشناختم تو را
یوسف رحیمی
تعداد بازديد : 189
چهارشنبه 19 تیر 1392 ساعت: 4:39
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب