|
روز میلادتان چه روزی بود
در مدینه هوا بهاری بود
برق می زد نگاهتان ازعشق
وقت یک عکس یادگاری بود
***
روز میلادتان چه روزی بود
چشم عالم به دست ِ آقا بود
سر تبریک گفتن ِ به حسین
بین خورشید و ماه عوا بود
***
روز میلادتان خدا خندید
فتبارک دوباره نازل شد
حضرت حق برای شیعه ی تو
امتیازات ویژه قائل شد
***
غسل درآب حوض ِکوثر کرد
شاد باشش به آسمانی ها
گوش آل امیه را کر کرد
***
روز میلادتان نسیم آمد
غنچه ها را یکی یکی وا کرد
خنده های تو بسکه شیرین بود
هوس شیر و شهد ِخرما کرد
***
ای کلیم مدینه ی نبوی
مرد شب زنده دار سجاده
همه ی عرش تحت سلطه ی توست
حضرت شهریار سجاده
***
آسمان ها به پات افتادند
هرزمانی به سجده افتادی
با زبور صحیفه ات آقا
درس دلداده گی به ما دادی
***
آمد ابلیس شکل یک افعی
نقشه ای شوم را رقم بزند
عددی نیست این فرومایه
که نماز تو را به هم بزند
***
پوزه اش را به خاک مالیدی
مرحبا ، آفرین ، چه پیکاری !
تا سلاح البکاء به دستت هست
چه نیازی که تیغ برداری
***
خاک نعلین هایتان آقا
سرمه ی چشم حوریان بهشت
اشکهای زلال نافله ات
عسل ِچشمه ی روان بهشت
***
بنده گی را به من بیاموزید
نروم سمت لااُبالی ها
کاش می شد بخواهی و بشوم
از ابوحمزه ی ثمالی ها
***
سیدالساجدین دعایی کن
گره ی کور خورده در کارم
غیراز اینجا بگو کجا بروم!؟
با امید آمدم، گرفتارم
***
سیدالعابدین نگاهی کن
بی پناهم مرا تو یاری کن
نوکرت کربلا نرفته هنوز!
تا نمُردم زغصه کاری کن
***
کربلا گفتم و...دلت خون شد
یاد گودال ودشنه افتادی
جگرت سوخت از عطش آقا
یاد اطفال تشنه افتادی
***
خنده ی نحس حرمله؛ آقا
شده کابوس هر شبت ای وای
پیش چشم ترت به یغما رفت
چادر عمه زینبت ای وای
تعداد بازديد : 135
چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت: 18:51
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)