آنان که امام را پذیرفتند اسلام قیام را پذیرفتند شب بود و غم سکوت و سنگینی سنگین خوابان اسیر خود ب

آنان که امام را پذیرفتند اسلام قیام را پذیرفتند شب بود و غم سکوت و سنگینی سنگین خوابان اسیر خود ب

آنان که امام را پذیرفتند اسلام قیام را پذیرفتند شب بود و غم سکوت و سنگینی سنگین خوابان اسیر خود ب

آنان که امام را پذیرفتند اسلام قیام را پذیرفتند شب بود و غم سکوت و سنگینی سنگین خوابان اسیر خود ب

آنان که امام را پذیرفتند اسلام قیام را پذیرفتند شب بود و غم سکوت و سنگینی سنگین خوابان اسیر خود ب
آنان که امام را پذیرفتند اسلام قیام را پذیرفتند شب بود و غم سکوت و سنگینی سنگین خوابان اسیر خود ب
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آنان که امام را پذیرفتند اسلام قیام را پذیرفتند شب بود و غم سکوت و سنگینی سنگین خوابان اسیر خود ب

آنان که امام را پذیرفتند

اسلام قیام را پذیرفتند

شب بود و غم سکوت و سنگینی

سنگین خوابان اسیر خود بینی

شب بود و کویر کوفه در پرگار

صد باغ پر از شکوفه در پرگار

این حلقه ننگ تنگ تر می شد

دامان زمین ز ننگ تر می شد

ناگاه زمین ستاره  باران شد

رعدی زد و آتشی نمایان شد

از چلّه ی غیب آرشی آمد

پیری شیری کمان کشی آمد

پیری که دلش جوان تر از ما بود

بر ما هم مهربان تر از ما بود

از پشت کمانی اش کمان برداشت

آن گاه که سر بر آسمان برداشت

بر شانه ی ابر ماه را می دید

پایان شب سیاه را می دید

با ما سخن از اشاره ها می گفت

از سوختن ستاره ها می گفت

آن پیر قلندر جمارانی ...

می گفت ز روز های طولانی

می گفت عبور کار مردان است

آتش در ره راه نوردان است

ای خسته دلان که درد دین دارید

سر بر سر زانوی زمین دارید

امروز دگر تقیه جایز نیست

بی خطبه ی شق شقیّه جایز نیست

در آتش خون سمندری باید

در دشت جنون قلندری باید

ایمان دارم که ناجوان مردیم

گر بر سر عهد خویش برگردیم

ما سینه به تیغ ها سپر کردیم

آن یک دو سه شام را سحر کردیم

مرحوم بسیجی مخلص شاعر حماسی آقاسی


تعداد بازديد : 97
یکشنبه 12 خرداد 1392 ساعت: 14:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف