امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله بر می خیزد از پ

امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله بر می خیزد از پ

امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله بر می خیزد از پ

امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله بر می خیزد از پ

امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله بر می خیزد از پ
امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله بر می خیزد از پ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امشب آهنگ جنون دارد دلم رنگ آتش بوی خون دارد دلم التهاب افتاده در جان و تنم شعله بر می خیزد از پ

امشب آهنگ جنون دارد دلم

رنگ آتش بوی خون دارد دلم

التهاب افتاده در جان و تنم

شعله بر می خیزد از پیراهنم

زخم خاموشم که لب وا کرده ام

محشری از درد برپا کرده ام

می چکد از چشم من عشقی مذاب

یک غزل ،یک مثنوی ،یک شعر ناب

باز ،میل می پرستی کرده ام

هستی ام را وقف مستی کرده ام

باز ،می می خواهم از خمّ غدیر

ای امام عشق! دستم را بگیر

               ***

بی تو من یک کوفه دردم یا علی !

صد نخیله آه سردم یا علی!

آه ! ای تنهای جاری در زمان

ای غمت در سینه ی شب ها نهان

کوه چون بار غمت بر دوش کرد

سینه اش شد چاک و آتش جوش کرد

کوفه اما با غمت بیگانه بود

با تمام جهل خود هم خانه بود

آنکه از راز غمت آگاه بود

_ آشنای ناله هایت _ چاه بود

               ***

ای چکاد عشق زیر گام تو

هرچه دریا تشنه ی یک جام تو

ای شکوه بی مثال و بی زوال!

زندگی از شرح اوصاف تو لال

با تو ام ای شعر زیبای غدیر!

آی مروارید دریای غدیر!

پشت تاریخ از غمت خم گشته است

بی تو هر ماهی محرم گشته است

               ***

ای امین آن امین راستین

ای تو اقیانوس ایمان و یقین

آه ! ای آتش فشان پر خروش!

ای امیر تا سحر انبان به دوش!

ای که هستی چون تو دریایی ندید

هیچ خادم چون تو مولایی ندید

کاش! کفش پای قنبر می شدم

یا که  شولای ابوذر می شدم

از تن عمار عطری می وزید

بر من و از آن معطر می شدم

کاش پیش پای آن خرما فروش

مثل گل هر روز پر پر می شدم

کاش در قلب سیاه دشمنت

تیزی جان سوز خنجر می شدم

در دل شب های کوفه مثل چاه

از نم باران تو تر می شدم

کاش با خاک در می خانه ات

_ لطف می کردی_ برابر می شدم

یا که این ایام باقی مانده را

در طواف تو کبوتر می شدم

               ***

ای هماره سبز در باغ وجود

نام تو سرشار از عطر سجود

ای سخاوت!دست بارانیت کو؟

ای حماسه!خشم توفانیت کو؟

ای تمام درد!فریادت کجاست؟

ای عدالت ! معنی دادت کجاست؟

چارده قرن انتظارم یا علی!

انتظار داد دارم یا علی!

رفتی و بی تو عدالت رو نکرد

هیچ کس با راه و رسمت خو نکرد

نازنین جسم تو چون در خاک شد

عدل هم از لوح هستی پاک شد

تو نیاز هر زمانی ، یا علی!

کاشکی می شد بمانی، یا علی!

صفحه صفحه آیه های درد را

از نگاه ما بخوانی یا علی!
..........................

علی اصغر اقتداری

 

تعداد بازديد : 243
یکشنبه 05 خرداد 1392 ساعت: 15:22
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف