تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت بیهو

تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت بیهو

تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت بیهو

تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت بیهو

تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت بیهو
تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت بیهو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت بیهو

تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی

تبعیدی مجاور یک پادگان شدی

 طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت

بیهوده نیست این همه رنگ خزان شدی

 آقا ...  مدینه ، سامره فرقی نمیکند

وقتی شبیه مادر خود قد کمان شدی

 مانند کوه مانده ای و ایستاده ای

هرچند بارها هدف دشمنان شدی

 دیروز گنبد حرمت ریخت بر زمین

امروز نیز هجمه ی زخم زبان شدی

 سیلی محکمی زده نامت به دشمنان

تو خار چشم طرح زنا زادگان شدی

 آقا غرور سینه زنانت شکسته شد

حرمت شکسته ی ستم این و آن شدی

 اینک بگو که شیر درآید ز پرده باز

وقتی دوباره سخره ی نا بِخردان شدی

 گاهی بلاکش ستم ناروا شدی

گاهی پیاده در پی مرکب روان شدی

 گاهی به یاد کرب و بلا گریه کردی و

گاهی کنار قبر خودت روضه خوان شدی

 گاهی تو را به مجلس مِی بُرد دشمنت

پر غصه از تعارف نامحرمان شدی

 گیرم تو را به بزم شرابی کشیده اند

کی میهِمان طشت زر و خیزران شدی

 بزم شراب رفتی و یاور نداشتی

با یاد عمه جان خودت خون فشان شدی


تعداد بازديد : 213
پنجشنبه 02 خرداد 1392 ساعت: 14:06
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف