تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
کبوترانه دلم را به سهله آوردم
خوشا برای تو پرهای انتظارم را
و من که بی تو دلم کنج کوچه می گیرد؛
و عابری ندهد مژده ی بهارم را
ندیدمت به دو چشم همیشه بارانی
و قطره قطره غمت می بَرد قرارم را
"به چشم ظاهر اگر رخصت تماشا نیست"
دمی فرو بنشان اشکِ چشمه سارم را
به انتظار تو سر شد تمامِ دنیایم
و پشت میله اسیرم، نشد حصارم را
به دار عشق تو آویختم غزلها را
غزل به قطعه بدل شد، شکست دارم را
خوش آن دمی که کنم سهلهْ سهلهْ شهرم را
و رو به سوی تو پرهای انتظارم را
...
سه شنبه...نیمه ی شب...جمکران...غزل...باران
و تا سحر به قنوت و دعا؛ که یارم را
فاطمه دبیری
تعداد بازديد : 79
دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت: 7:25
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب