تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
آیاکه شود باز ببینم وطنم را
آرام کنم سینه ی پر از محنم را
دلتنگ مناجات سحر های بقیعم
با مادر غمدیده بگویم سخنم را
از سوز عطش تار شده راه نگاهم
آخر چه کنم ؟ لرزش دست و بدنم را
آتش زده بر جان و دلم صوت حزینی
سخت است تماشا کنم اشک حسنم را
آن روز که در گوشه ویرانه نشستم
لرزاند ، غم عمه ی سادات تنم را
من کشته ی بی حرمتی بزم شرابم
با آنکه نبسته لب چوبی دهنم را
آن روز که آمد به میان حرف کنیزی ...
سخت است که تفسیر نمایم سخنم را
ناموس خدا ، خیره سری ، چشم حرامی
سر بسته گذارید بلای کهنم را
در این دم آخر به خدا یاد حسینم
زیر سرم آماده نهادم کفنم را
تشییع تن سالم من کار ندارد
غارت ننموده است کسی پیرهنم را
تعداد بازديد : 145
پنجشنبه 26 اردیبهشت 1392 ساعت: 6:44
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط mounji در تاریخ 1392/02/26 و 6:46 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام...
اگه قابل دونستي وبگاه بنده رو هم با عناون "پايگاه انديشه ندبه"لينک کنيد... خبر بديد با چه عنواني لينکتان کنيم اللهم عجل لوليک الفرج |