نذر امام کبوترها راوی قلم به دست گرفت و سوار شد بر موج های واژه پر از انتظار شد آنقدر غوطه خورد که

نذر امام کبوترها راوی قلم به دست گرفت و سوار شد بر موج های واژه پر از انتظار شد آنقدر غوطه خورد که

نذر امام کبوترها راوی قلم به دست گرفت و سوار شد بر موج های واژه پر از انتظار شد آنقدر غوطه خورد که

نذر امام کبوترها راوی قلم به دست گرفت و سوار شد بر موج های واژه پر از انتظار شد آنقدر غوطه خورد که

نذر امام کبوترها راوی قلم به دست گرفت و سوار شد بر موج های واژه پر از انتظار شد آنقدر غوطه خورد که
نذر امام کبوترها راوی قلم به دست گرفت و سوار شد بر موج های واژه پر از انتظار شد آنقدر غوطه خورد که
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
نذر امام کبوترها راوی قلم به دست گرفت و سوار شد بر موج های واژه پر از انتظار شد آنقدر غوطه خورد که
نذر امام کبوترها

راوی قلم به دست گرفت و سوار شد
بر موج های واژه پر از انتظار شد
آنقدر غوطه خورد که یک واژه را گرفت
آورد روی کاغذ و زیبا دچار شد
آن واژه مثل قطعه ی الماس بود و متن
شفاف و یک بهانه ی بی اختیار شد
راوی تجسمی پر از احساس بود و باز
حیران بینهایت قول و قرار شد
یادش نبود چند غزل نذر کرده است؟!
اشکی چکید و دفتر او شوره زار شد
نزدیک شد به درب ورودی صحن عشق
منظومه ای به حرمت آن شهریار شد
نذرش دخیل قامت نقاره های شوق
شاید حضور قافیه ها بیشمار شد
جاری شد آنچه رنگ غزل داشت؛ شاه بیت-
ایوان طلای مرقد پاکی مدار شد
گل کرد اذان و حیّ عَلی خَیرالعاشِقی

چندین غزل به حضرت هشتم نثار شد! 

مرضیه عاطفی/ سمنان


تعداد بازديد : 145
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 ساعت: 1:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف