تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
 

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد 
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
 

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
 

مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
...
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
 

عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
 

قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
 

حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید 
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
 

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را 

 
كاظم بهمنى

تعداد بازديد : 155
جمعه 23 فروردین 1392 ساعت: 6:16
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف