مضمون اولی که به تکرارمیرسد پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست.... هی می دویم و بعد به بن بست میرسی

مضمون اولی که به تکرارمیرسد پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست.... هی می دویم و بعد به بن بست میرسی

مضمون اولی که به تکرارمیرسد پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست.... هی می دویم و بعد به بن بست میرسی

مضمون اولی که به تکرارمیرسد پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست.... هی می دویم و بعد به بن بست میرسی

مضمون اولی که به تکرارمیرسد پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست.... هی می دویم و بعد به بن بست میرسی
مضمون اولی که به تکرارمیرسد پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست.... هی می دویم و بعد به بن بست میرسی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
مضمون اولی که به تکرارمیرسد پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست.... هی می دویم و بعد به بن بست میرسی

مضمون اولی که به تکرارمیرسد  پای پلنگ و جاده ی ماهی که قرن هاست....
هی می دویم و بعد به بن بست میرسیم    درگیرودار خلسه ی آهی که قرن هاست....

شب تابع ستاره رویت نشسته است    باران برای دلخوشی ات ساز میزند
دریا دوباره صاحب فرزند میشود    یک دختر نجیب و ماهی که قرن هاست....

بانو قشنگتر شده ای درلباس رود  بانو چقدر شکل نگاه محمدی(ص)
حالا علی (ع)به داشتنت ناز میکند    صاحب شده به ناز نگاهی که قرن هاست....

شب از دل سیاهی چشمت دمیده شد  بر تار موی مشکی تو بند شد جهان
تار سیاه روسری ات را گره زدند   بر پود روزگار سیاهی که قرن هاست....

مهریه ات تمام زمین کل آسمان   انگشتری که حلقه دارست ظلم را
شب ناله ها که شیر بهای کمی نبود   شاهد دوباره وسعت چاهی  که قرن هاست....

متن سکانس بعدی  و دنیای مادری   آبستن هزار غم و درد بوده است
یک مکه بغض, هفت مدینه طنین آه,  صد کوفه حرف های تباهی که قرن هاست....

حالا سکانس اصلی طوفان وآتش است  نوبت به خود نمایی شلاق میرسد
بانو مرا ببخش مکلف نموده اند   بر رسم این رسالت و راهی که قرن هاست....

پهلوی این ستاره دنباله دار را... اشکم امان نمی دهد و "کات" میشوم
آخر بگو چگونه دلش آمد وکشید  بردوش مرگ بار گناهی که قرن هاست....؟

گاهی خدا به فکر فرو میرود هنوز     گاهی به چشم های شما خیره میشود 
بانو چه  رمز و راز عجیبیست بینتان ؟ بغضی شکسته تر شده گاهی که...قرن هاست

با اینکه قلب تک تک ما خانه شماست     ما قبر بی نشان شمارا ندیده ایم
بانو چرا به داد دل ما نمیرسی؟ تلخ است حال چشم به راهی که قرن هاست...

آقا سکانس آخر این قصه نام توست   دست زمین به دامن تو چنگ میزند
بی شک  کنار مادر خوبت نشسته  ای   شرمنده ایم از تو.. سپاهی که ...قرنهاست


تعداد بازديد : 125
شنبه 17 فروردین 1392 ساعت: 8:36
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف