|
هیچ فرقی نمی کند تا کی، چشم دلدادگان به در باشد
بی گمان دل به راه باید داد، حکم معشوق اگرسفر باشد
می رود کاروان و آگاه است، مقصدش (قربة ً الی الله) است
تیر دشمن که می رسد بایست، سینه ی دوستان سپر باشد!
لحظه ای میهمان و گه مولاست،هر طرف بنگری حبیب خداست
اُف به دنیا اگـــر مقابل او، آتش جنگ شعـــــــــــله ور باشد
گرچه پا در رکاب آماده ست، نامه ها در پی اش فرستاده ست
غیرت کوفه می رود از دست، هر کجا حرف سیم و زر باشد!
می رسد لحظه ی نبرد اما، شرح این قصه در توانم نیست
"شور" وقتی که بیکران بشود، "شعر" بایست مختصر باشد!
□
می روم پای بیت هایــــــم را، بکشانم به دستـــــــه های عزا
نذر دارم که این غزل با من، چــــــــــارده قرن دربدر باشد!
راه ما تا حسین(ع) بسیار است، تا حسینیّه گر چه راهی نیست!
عمر ما وقف این شده ست انگار، چشممان پای روضه، تر باشد!
بی گمان کربلا فقط غم نیست، پرچم مشکی محّـــــــــرم نیست
یک جهان جان نداده تا امروز، بغض یک کوچه بارور باشد!
وای بر ما اگر ارادتمان، جز همین چنـــد جمله چیزی نیست:
ناله هایی کـــه با ریا بزنیـــــم، اشک هایی که بی اثر باشد...
زهرا شعبانی
تعداد بازديد : 105
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 9:01
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)