ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟

ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟

ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟

ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟

ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟
ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟

 

ز قعر گودی مقتل به عرش تابیدی

رضا شدی به رضای خدا و خندیدی

عزیز من چه لباسی ست بر تنت کردی؟

به جای گل پر نیزه است این که پوشیدی

سرت که رفت تنت ماند و نعل این اسبان

کبود مثل شبی، چون جدا ز خورشیدی

شدی تجلی حق و حکایت موسی

خدا به جسم تو تابید و بعد پاشیدی

زمین کِنِس شد و یک قطره هم نزد بالا

چقدر پا به زمین زیر تیغ کوبیدی!

تمام دشت تنش را به جسم تو مالید

به دستِ نعل، خودت را به دشت بخشیدی

***

و تیغ هم ادبش کار دستمان داده

مصیبتی شده این حنجری که بوسیدی!
داوودرحيمى



تعداد بازديد : 165
چهارشنبه 07 فروردین 1392 ساعت: 6:10
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف