تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
نه تنها زخم ها بی التیام است
حدیث غربت او نا تمام است
میان قتلگاه افتاده اما
نگاه آخرش سوی خیام است
دل من داغدار رفتن تو
به روی خاک این صحرا تن تو
تمام گرگ ها در قتلگاه و ...
چه دعوایی سر پیراهن تو ...
اسير غربتي جانكاه، زینب
دلش بی تاب شد ناگاه، زینب
صدایی می رسد از بین گودال
إلَیَّ ، یا اُخَیَّ ، آه زینب
يوسف رحيمى
تعداد بازديد : 195
چهارشنبه 07 فروردین 1392 ساعت: 6:03
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب